معنی فارسی outwake

B1

بیدار شدن پس از دیگران یا در زمان غیرمعمول.

To wake up later than others or unusually.

example
معنی(example):

او تا اوایل بعدازظهر بیدار نشد.

مثال:

He didn't outwake until late in the afternoon.

معنی(example):

آنها همیشه قبل از طلوع آفتاب در سفر کمپینگ بیدار می‌شوند.

مثال:

They always outwake before sunrise during the camping trip.

معنی فارسی کلمه outwake

: معنی outwake به فارسی

بیدار شدن پس از دیگران یا در زمان غیرمعمول.