معنی فارسی outway
B1برتر بودن یا فائق آمدن بر مشکلات و رقبا.
To excel or surpass in a way that overcomes challenges.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند با ارائه خدمات بهتر بر رقبای خود برتری داشته باشند.
مثال:
They decided to outway their competition by offering better service.
معنی(example):
برتری بر چالشها نیاز به راهحلهای نوآورانه دارد.
مثال:
Outwaying the challenges requires innovative solutions.
معنی فارسی کلمه outway
:
برتر بودن یا فائق آمدن بر مشکلات و رقبا.