معنی فارسی outwear
B2لباسهایی که برای پوشیدن در بیرون طراحی شدهاند، معمولاً با هدف محافظت در برابر عوامل جوی.
Clothing designed to be worn outdoors, typically for protection against the elements.
- verb
verb
معنی(verb):
To wear out.
معنی(verb):
To outlast; to survive or outlive longer than.
example
معنی(example):
من برای فصل زمستان چند لباس بیرونی جدید خریدم.
مثال:
I bought some new outwear for the winter season.
معنی(example):
لباس بیرونی او هم شیک و هم گرم است.
مثال:
His outwear is both stylish and warm.
معنی فارسی کلمه outwear
:
لباسهایی که برای پوشیدن در بیرون طراحی شدهاند، معمولاً با هدف محافظت در برابر عوامل جوی.