معنی فارسی outwash

B2

آبادی، رسوبات و مواد آبی که توسط یخچال‌های طبیعی از کوه‌ها پایین می‌آیند.

Sediment deposited by water released from a melting glacier.

noun
معنی(noun):

The sediment (mostly sand and gravel) deposited by water flowing from a melting glacier

example
معنی(example):

آبادی که از یخچال بیرون آمد یک دشت صاف ایجاد کرد.

مثال:

The outwash from the glacier created a flat plain.

معنی(example):

رودخانه رسوبات آبادی را به پایین دست منتقل کرد.

مثال:

The river carried outwash sediment downstream.

معنی فارسی کلمه outwash

: معنی outwash به فارسی

آبادی، رسوبات و مواد آبی که توسط یخچال‌های طبیعی از کوه‌ها پایین می‌آیند.