معنی فارسی outwoe
B1عبور کردن از اندوه و مشکلات به نحوی مثبت.
To overcome sorrow or difficulties in a positive manner.
- VERB
example
معنی(example):
او با تمرکز بر جنبههای مثبت زندگی، توانست از مشکلات خود عبور کند.
مثال:
She managed to outwoe her troubles by focusing on the positive aspects of life.
معنی(example):
او همیشه تلاش میکند تا غم و اندوه خود را با شرکت در فعالیتهای سرگرمکننده شکست دهد.
مثال:
He always tries to outwoe his sadness by engaging in fun activities.
معنی فارسی کلمه outwoe
:
عبور کردن از اندوه و مشکلات به نحوی مثبت.