معنی فارسی outwoman

B1

شکست دادن رقبای زن در یک زمینه خاص با استفاده از قدرت و هوش.

To surpass or outshine female competitors in a specific area.

example
معنی(example):

در مسابقه، او با قاطعیت توانست رقبای خود را شکست دهد.

مثال:

In the competition, she managed to outwoman her rivals gracefully.

معنی(example):

سبک رهبری او به او این امکان را می‌دهد که در صنعتی با تسلط مردان، موفق باشد.

مثال:

Her leadership style allows her to outwoman in a male-dominated industry.

معنی فارسی کلمه outwoman

: معنی outwoman به فارسی

شکست دادن رقبای زن در یک زمینه خاص با استفاده از قدرت و هوش.