معنی فارسی outworked

B1

بیشتر تلاش کردن از دیگران برای رسیدن به اهداف.

To work harder or put in more effort than others.

example
معنی(example):

او با تلاش بیشتر از همه در کلاس، بالاترین نمرات را کسب کرد.

مثال:

She outworked everyone in her class to achieve the highest grades.

معنی(example):

او در این پروژه بیشتر از اعضای تیم خود کار کرد تا به موفقیت برسد.

مثال:

In the project, he outworked his team members to ensure success.

معنی فارسی کلمه outworked

: معنی outworked به فارسی

بیشتر تلاش کردن از دیگران برای رسیدن به اهداف.