معنی فارسی outwrestled
B1سرانجام شکست خوردن در یک مسابقه کشتی.
To have been defeated in a wrestling match.
- VERB
example
معنی(example):
او قهرمان را شکست داد و جایزه را به خانه آورد.
مثال:
She outwrestled the champion and took home the trophy.
معنی(example):
او در مسابقه نهایی سال گذشته شکست خورد.
مثال:
He was outwrestled during the final match last year.
معنی فارسی کلمه outwrestled
:
سرانجام شکست خوردن در یک مسابقه کشتی.