معنی فارسی ouvert

B1

باز بودن یا قابل دسترسی بودن برای دیگران و ایده‌ها.

Open; accessible, welcoming, and receptive to new ideas or people.

example
معنی(example):

رستوران تا دیروقت باز بود.

مثال:

The restaurant was ouvert late into the night.

معنی(example):

او نگرش بازی نسبت به ایده‌های جدید داشت.

مثال:

He had an ouvert attitude towards new ideas.

معنی فارسی کلمه ouvert

:

باز بودن یا قابل دسترسی بودن برای دیگران و ایده‌ها.