معنی فارسی ouverte
B1باز یا آشکار، به معنای در دسترس یا قابل مشاهده بودن.
Open, accessible, or revealed; can refer to physical spaces or figurative concepts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در باز است و هوای تازه وارد میشود.
مثال:
The door is ouverte, allowing fresh air to enter.
معنی(example):
او نگرش مثبتی به ایدههای جدید دارد.
مثال:
She has an ouverte attitude towards new ideas.
معنی فارسی کلمه ouverte
:باز یا آشکار، به معنای در دسترس یا قابل مشاهده بودن.