معنی فارسی ovalescent
B1بیضیسان، اصطلاحی برای توصیف حالتی که به شکل بیضی یا نزدیک به بیضی است.
Having a shape that is oval or resembles an oval.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیضیهای بادکنک به آرامی بیضیسان شدند زیرا هوا خارج شد.
مثال:
The ovals of the balloon were slowly ovalscent as the air escaped.
معنی(example):
برگهای پاییزی میتوانند در هنگام تغییر رنگ، بیضیسان به نظر برسند.
مثال:
Autumn leaves can appear ovalscent when they change color.
معنی فارسی کلمه ovalescent
:بیضیسان، اصطلاحی برای توصیف حالتی که به شکل بیضی یا نزدیک به بیضی است.