معنی فارسی ovaliform
B1بیضیشکل، اصطلاحی برای توصیف اشیاء که شکل آنها شبیه به بیضی است.
Describing something that has the shape of an oval.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراح یک میز بیضیشکل برای اتاق غذاخوری طراحی کرد.
مثال:
The designer created an ovaliform table for the dining room.
معنی(example):
بسیاری از میوهها به شکل بیضی، مانند آووکادو و هلو هستند.
مثال:
Many fruits are ovaliform, such as avocados and peaches.
معنی فارسی کلمه ovaliform
:بیضیشکل، اصطلاحی برای توصیف اشیاء که شکل آنها شبیه به بیضی است.