معنی فارسی ovarium

C2

بافت یا ساختار تخمدان‌ها که در تولید تخمک‌ها و هورمون‌ها نقش دارد.

The organ in female animals that produces eggs and hormones.

example
معنی(example):

اوااریوم بخش ضروری سیستم تولید مثل زنان است.

مثال:

The ovarium is an essential part of the female reproductive system.

معنی(example):

دانشمندان اوااریوم را برای درک سلامت باروری مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study the ovarium to understand reproductive health.

معنی فارسی کلمه ovarium

:

بافت یا ساختار تخمدان‌ها که در تولید تخمک‌ها و هورمون‌ها نقش دارد.