معنی فارسی over-determine
B1بیش از حد تعیین کردن، اشاره به تأثیرگذاری بیش از حد بر علل و نتایج دارد.
To determine excessively or too rigidly, especially in regard to causation.
- VERB
example
معنی(example):
گاهی اوقات، ما تمایل داریم علل رفتار را بیش از حد تعیین کنیم.
مثال:
Sometimes, we tend to over-determine the causes of behavior.
معنی(example):
مهم است که نتایج را فقط بر اساس تجربیات گذشته بیش از حد تعیین نکنیم.
مثال:
It's important not to over-determine outcomes based solely on past experiences.
معنی فارسی کلمه over-determine
:
بیش از حد تعیین کردن، اشاره به تأثیرگذاری بیش از حد بر علل و نتایج دارد.