معنی فارسی over-determined
B2بیش از حد تعیین شده به یک مسئله یا سیستم اشاره دارد که تعداد بیشتری شرط یا معادله نسبت به تعداد متغیرهای ناشناخته دارد.
Describing a situation in which there are more constraints than variables, often leading to no unique solution.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسئله بیش از حد تعیین شده بود زیرا معادلات بیشتری نسبت به ناشناخته ها وجود داشت.
مثال:
The problem was over-determined because there were more equations than unknowns.
معنی(example):
در آمار، یک سیستم بیش از حد تعیین شده میتواند به پیچیدگیهایی در یافتن یک راه حل منجر شود.
مثال:
In statistics, an over-determined system can lead to complications in finding a solution.
معنی فارسی کلمه over-determined
:
بیش از حد تعیین شده به یک مسئله یا سیستم اشاره دارد که تعداد بیشتری شرط یا معادله نسبت به تعداد متغیرهای ناشناخته دارد.