معنی فارسی over-determining

B1

تعیین بیش از حد زمانی است که چندین عامل یا شرط به‌طور همزمان برای توضیح یک نتیجه خاص در نظر گرفته می‌شود.

The process of determining a situation or problem by considering more factors than necessary.

example
معنی(example):

محقق در حال تعیین بیش از حد عوامل مؤثر بر نتیجه بود.

مثال:

The researcher was over-determining the factors affecting the outcome.

معنی(example):

تعیین بیش از حد مسئله می‌تواند روند تحقیق را پیچیده کند.

مثال:

Over-determining the problem can complicate the research process.

معنی فارسی کلمه over-determining

: معنی over-determining به فارسی

تعیین بیش از حد زمانی است که چندین عامل یا شرط به‌طور همزمان برای توضیح یک نتیجه خاص در نظر گرفته می‌شود.