معنی فارسی over-estimate
B1بیش‌تر از آنچه که به واقع درست است، برآورد کردن، تخمین زدن.
To assess or estimate something as being greater than it actually is.
- verb
verb
معنی(verb):
To judge or calculate too highly.
مثال:
I overestimated the number of attendees, and bought far too much food for the party.
example
معنی(example):
آسان است که زمان لازم برای یک پروژه را بیش از حد تخمین بزنید.
مثال:
It is easy to over-estimate how much time a project will take.
معنی(example):
او تمایل دارد که توانایی‌هایش را در ورزش بیش از حد تخمین بزند.
مثال:
She tends to over-estimate her abilities in sports.
معنی فارسی کلمه over-estimate
:
بیش‌تر از آنچه که به واقع درست است، برآورد کردن، تخمین زدن.
