معنی فارسی over-generalises

B1

عملی که در آن فرد نظرات عمومی را از حالات خاص بدست می‌آورد.

Describing the tendency to make broad claims from limited facts.

example
معنی(example):

او اغلب در مورد رفتارهای نوجوانان بیش از حد تعمیم می‌دهد.

مثال:

She often over-generalises about the behaviors of teenagers.

معنی(example):

بحث درباره گروه‌های بزرگ، آسان است که بیش از حد تعمیم داده شود.

مثال:

It’s easy to over-generalises when discussing large groups.

معنی فارسی کلمه over-generalises

: معنی over-generalises به فارسی

عملی که در آن فرد نظرات عمومی را از حالات خاص بدست می‌آورد.