معنی فارسی over-representing
B1نمایش یا بازنمایی بیمورد و زیاد از یک گروه یا وضعیتی که واقعی بودن یافتهها را تحت تاثیر قرار میدهد.
The action of representing something in a manner that exaggerates or misrepresents its actual presence or importance.
- VERB
example
معنی(example):
تحقیق به خاطر نمایندگی بیش از حد نظرات یک گروه خاص مورد انتقاد قرار گرفته است.
مثال:
The research is criticized for over-representing the views of a single group.
معنی(example):
نمایندگی بیش از حد برخی صداها میتواند نتایج را تحریف کند.
مثال:
Over-representing certain voices can distort the findings.
معنی فارسی کلمه over-representing
:
نمایش یا بازنمایی بیمورد و زیاد از یک گروه یا وضعیتی که واقعی بودن یافتهها را تحت تاثیر قرار میدهد.