معنی فارسی overrepresents
B1نمایش بیمورد و غیرواقعی از منافع یا وضعیت یک گروه خاص، به طوری که تصویر نادرستی ایجاد کند.
A verb indicating that something is represented more frequently or prominently than is justified or accurate.
- verb
verb
معنی(verb):
To represent as being higher or greater than it is.
example
معنی(example):
سیاست جدید به طور غیرمنصفانهای منافع مناطق شهری را بیش از حد نمایندگی میکند.
مثال:
The new policy overrepresents the interests of urban areas.
معنی(example):
تحلیلگران ادعا میکنند که دادهها جوامع ثروتمند را بیش از حد نمایندگی میکند.
مثال:
Analysts claim the data overrepresents wealthy communities.
معنی فارسی کلمه overrepresents
:
نمایش بیمورد و غیرواقعی از منافع یا وضعیت یک گروه خاص، به طوری که تصویر نادرستی ایجاد کند.