معنی فارسی over-ridden

B1

فعل یا وضعیتی که در آن یک تصمیم یا قانون توسط یک تصمیم جدید غیرقابل انکار تغییر یافته است.

To have been replaced or disregarded by a new decision or action.

adjective
معنی(adjective):

Excessively ridden.

example
معنی(example):

پروتکل به دلیل شرایط اضطراری نادیده گرفته شد.

مثال:

The protocol was over-ridden due to emergency circumstances.

معنی(example):

مخالفت‌های او توسط توافق گروهی نادیده گرفته شد.

مثال:

Her objections were over-ridden by the group consensus.

معنی فارسی کلمه over-ridden

: معنی over-ridden به فارسی

فعل یا وضعیتی که در آن یک تصمیم یا قانون توسط یک تصمیم جدید غیرقابل انکار تغییر یافته است.