معنی فارسی over-riding

B2

مسئله‌ای که در اولویت قرار دارد و دیگر مسائل را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

Having greater importance or priority over other factors or decisions.

example
معنی(example):

او علاقه‌ای فوق‌العاده به نتیجه پروژه دارد.

مثال:

He has an over-riding interest in the outcome of the project.

معنی(example):

نگرانی اصلی، اطمینان از ایمنی همه است.

مثال:

The over-riding concern is ensuring everyone's safety.

معنی فارسی کلمه over-riding

: معنی over-riding به فارسی

مسئله‌ای که در اولویت قرار دارد و دیگر مسائل را تحت تأثیر قرار می‌دهد.