معنی فارسی over-sleeping

B1

عملی که در آن فرد بیش از حد می‌خوابد.

The act of sleeping excessively.

example
معنی(example):

زیاده‌خوابی می‌تواند روال روزانه شما را مختل کند.

مثال:

Over-sleeping can disrupt your daily routine.

معنی(example):

من سعی کردم در طول هفته از زیاده‌خوابی خودداری کنم.

مثال:

I tried to avoid over-sleeping during the week.

معنی فارسی کلمه over-sleeping

: معنی over-sleeping به فارسی

عملی که در آن فرد بیش از حد می‌خوابد.