معنی فارسی over-slept
B1فعل گذشته از 'زیادهخوابی', به معنای اینکه هنگامی که شخصی بیش از حد بخوابد.
Past tense of over-sleep, meaning to have slept excessively.
- VERB
example
معنی(example):
به طور تصادفی بیش از حد خوابیدم و قرارم را از دست دادم.
مثال:
I accidentally over-slept and missed my appointment.
معنی(example):
او در این ماه چندین بار بیش از حد خوابیده است.
مثال:
She has over-slept several times this month.
معنی فارسی کلمه over-slept
:
فعل گذشته از 'زیادهخوابی', به معنای اینکه هنگامی که شخصی بیش از حد بخوابد.