معنی فارسی over-traded
B1بیش از حد معامله کردن به معنای خرید و فروش بیش از حد در بازار به امید کسب سود است، که ممکن است منجر به مشکلات مالی شود.
To engage in too much trading, often leading to financial difficulties.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت بیش از حد معامله کرد و از پول نقد خارج شد.
مثال:
The company over-traded and ran out of cash.
معنی(example):
چندین کسبوکار در طول رونق اقتصادی بیش از حد معامله کردند.
مثال:
Several businesses over-traded during the economic boom.
معنی فارسی کلمه over-traded
:
بیش از حد معامله کردن به معنای خرید و فروش بیش از حد در بازار به امید کسب سود است، که ممکن است منجر به مشکلات مالی شود.