معنی فارسی over-trading
B1بیش از حد معامله کردن به موقعیتی اطلاق میشود که در آن یک کسبوکار بیش از ظرفیت خود تجارت میکند و ممکن است با کمبود نقدینگی مواجه شود.
The act of trading excessively or beyond the capacity of a business.
- NOUN
example
معنی(example):
بیش از حد معامله کردن میتواند منجر به ورشکستگی در صورت مدیریت نادرست شود.
مثال:
Over-trading can lead to bankruptcy if not managed properly.
معنی(example):
بسیاری از استارتاپها به دلیل بیش از حد معامله کردن با چالشهایی مواجه هستند.
مثال:
Many startups face challenges due to over-trading.
معنی فارسی کلمه over-trading
:
بیش از حد معامله کردن به موقعیتی اطلاق میشود که در آن یک کسبوکار بیش از ظرفیت خود تجارت میکند و ممکن است با کمبود نقدینگی مواجه شود.