معنی فارسی overtrained
B1بیش از حد تمرین کرده به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک فرد به خاطر بار زیاد تمرین، دچار خستگی و ضعف میشود.
Having trained too much, leading to exhaustion or decreased performance.
- verb
verb
معنی(verb):
To train too much or too long.
مثال:
I think I've overtrained my leg muscles.
example
معنی(example):
ورزشکار بیش از حد تمرین کرده بود و به استراحت نیاز داشت.
مثال:
The athlete was overtrained and needed rest.
معنی(example):
او پس از ماهها تمرینات فشرده احساس خستگی بیش از حد کرد.
مثال:
She felt overtrained after months of intensive workouts.
معنی فارسی کلمه overtrained
:
بیش از حد تمرین کرده به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک فرد به خاطر بار زیاد تمرین، دچار خستگی و ضعف میشود.