معنی فارسی overabundant

B2

صفتی که به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی به طور غیرعادی زیاد است.

Existing in large amounts; excessively abundant.

adjective
معنی(adjective):

Excessively abundant.

example
معنی(example):

بارش باران بیش از حد باعث سیلاب در این منطقه شد.

مثال:

The overabundant rainfall caused floods in the area.

معنی(example):

در یک محیط فراوان، گیاهان به سرعت رشد می‌کنند.

مثال:

In an overabundant environment, plants grow rapidly.

معنی فارسی کلمه overabundant

: معنی overabundant به فارسی

صفتی که به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی به طور غیرعادی زیاد است.