معنی فارسی overachieving
B2به معنای داشتن ویژگی بیش از حد موفق بودن در کار یا تحصیلات.
The act of achieving more than what is expected or considered standard.
- verb
verb
معنی(verb):
To achieve more or at a higher level of quality than was expected.
example
معنی(example):
بیش از حد موفق بودن میتواند اگر به خوبی مدیریت نشود، منجر به استرس شود.
مثال:
Overachieving can lead to stress if not managed well.
معنی(example):
طبیعت بیشتر از حد موفق او را به یک اجراکننده برتر در زمینهاش تبدیل کرد.
مثال:
Her overachieving nature made her a top performer in her field.
معنی فارسی کلمه overachieving
:
به معنای داشتن ویژگی بیش از حد موفق بودن در کار یا تحصیلات.