معنی فارسی overactiveness

B1

فعالیت بیش از حد، حالتی که در آن فرد به طور مفرط و بی‌رویه در فعالیت‌هایی شرکت می‌کند.

The state of being excessively or overly active.

example
معنی(example):

فعالیت بیش از حد او باعث شد که نتواند در کلاس آرام بنشیند.

مثال:

Her overactiveness made it hard for her to sit still in class.

معنی(example):

فعالیت بیش از حد کودک برای والدینش نگران‌کننده بود.

مثال:

The child's overactiveness was a concern for his parents.

معنی فارسی کلمه overactiveness

: معنی overactiveness به فارسی

فعالیت بیش از حد، حالتی که در آن فرد به طور مفرط و بی‌رویه در فعالیت‌هایی شرکت می‌کند.