معنی فارسی overadornment

B1

زینت دادن به حدی که بیش از حد باشد و مورد انتقاد قرار گیرد.

The act of decorating or embellishing excessively.

example
معنی(example):

زینت دادن بیش از حد ساختمان به انتقاد منجر شد.

مثال:

The overadornment of the building led to criticism.

معنی(example):

او سادگی را به زینت‌دهی بیش از حد در طراحی ترجیح می‌دهد.

مثال:

She prefers simplicity over overadornment in design.

معنی فارسی کلمه overadornment

: معنی overadornment به فارسی

زینت دادن به حدی که بیش از حد باشد و مورد انتقاد قرار گیرد.