معنی فارسی overadvancing
B1پیشرفت به حدی که ممکن است به عواقب منفی منجر شود.
The act of progressing beyond reasonable limits.
- VERB
example
معنی(example):
پیشرفت بیش از حد میتواند به استرس در توسعه شخصی منجر شود.
مثال:
Overadvancing can lead to stress in personal development.
معنی(example):
آنها پروژههای خود را بدون برنامهریزی مناسب پیشرفتهتر میکنند.
مثال:
They are overadvancing their projects without proper planning.
معنی فارسی کلمه overadvancing
:
پیشرفت به حدی که ممکن است به عواقب منفی منجر شود.