معنی فارسی overadventurous
B1بیش از حد ماجراجویی، به معنای داشتن تمایل غیرمعمول به تجربه فعالیتها یا خطرات جدید.
More adventurous than what is typical; inclined to take excessive risks.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت بیش از حد ماجراجوی او часто او را به دردسر انداخت.
مثال:
His overadventurous nature often got him into trouble.
معنی(example):
بیش از حد ماجراجو بودن میتواند به موقعیتهای پرخطر منجر شود.
مثال:
Being overadventurous can lead to risky situations.
معنی فارسی کلمه overadventurous
:
بیش از حد ماجراجویی، به معنای داشتن تمایل غیرمعمول به تجربه فعالیتها یا خطرات جدید.