معنی فارسی overaffirmation
B1تأکید بیش از حد بر چیزی به گونهای که دیگر دیدگاهها نادیده گرفته شوند.
The act of excessively confirming or asserting beliefs or decisions, often disregarding alternative views.
- NOUN
example
معنی(example):
تأکید بیش از حد میتواند به عدم گفتگوی انتقادی منجر شود.
مثال:
Overaffirmation can lead to a lack of critical dialogue.
معنی(example):
تأکید بیش از حد تیم بر طرحشان، دیگر ایدهها را خفه کرد.
مثال:
The team's overaffirmation of their plan stifled other ideas.
معنی فارسی کلمه overaffirmation
:
تأکید بیش از حد بر چیزی به گونهای که دیگر دیدگاهها نادیده گرفته شوند.