معنی فارسی overaffirmatively

B1

چنین پاسخی که به صورت افراطی و بیش از حد مثبت داده می‌شود.

In an excessively positive or affirmative manner.

example
معنی(example):

او به سوال به طور افراطی پاسخ داد.

مثال:

She responded overaffirmatively to the question.

معنی(example):

نگرش افراطی او باعث شد مردم به صداقت او شک کنند.

مثال:

His overaffirmative attitude made people doubt his sincerity.

معنی فارسی کلمه overaffirmatively

: معنی overaffirmatively به فارسی

چنین پاسخی که به صورت افراطی و بیش از حد مثبت داده می‌شود.