معنی فارسی overallegiance
C1وفاداری بیش از حد به یک گروه یا ایده، که ممکن است به قضاوت نابجا منجر شود.
Excessive loyalty that can cloud one's judgment regarding a group or team.
- NOUN
example
معنی(example):
وفاداری بیش از حد او به تیم در هر مسابقه آشکار بود.
مثال:
His overallegiance to the team was evident in every match.
معنی(example):
وفاداری افراطی گاهی میتواند طرفدار را به معایب تیمش کور کند.
مثال:
Overallegiance can sometimes blind a fan to their team's flaws.
معنی فارسی کلمه overallegiance
:
وفاداری بیش از حد به یک گروه یا ایده، که ممکن است به قضاوت نابجا منجر شود.