معنی فارسی overarguing

B1

عمل یا فرایند بیش از حد بحث کردن در مورد یک موضوع.

The act of arguing excessively.

example
معنی(example):

بیش از حد بحث کردن می‌تواند از پیام اصلی یک ارائه بکاهد.

مثال:

Overarguing can detract from the main message of a presentation.

معنی(example):

بیش از حد بحث کردن او جریان مکالمه را مختل کرد.

مثال:

His overarguing disrupted the flow of conversation.

معنی فارسی کلمه overarguing

:

عمل یا فرایند بیش از حد بحث کردن در مورد یک موضوع.