معنی فارسی overassuming
B1بیش فرض کن، اشاره به حالتی که فرد تصور میکند اطلاعات بیشتری نسبت به آنچه واقعاً وجود دارد، دارد.
The act of assuming too much; being excessively presumptive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت بیش فرض او گاهی اوقات دیگران را عصبانی میکند.
مثال:
Her overassuming nature can sometimes annoy others.
معنی(example):
بیش فرض بودن ممکن است دوستانتان را از شما دور کند.
مثال:
Being overassuming might alienate your friends.
معنی فارسی کلمه overassuming
:بیش فرض کن، اشاره به حالتی که فرد تصور میکند اطلاعات بیشتری نسبت به آنچه واقعاً وجود دارد، دارد.