معنی فارسی overbandy

B1

استفاده از روش‌های بیش از حد در انجام کارها که ممکن است کارایی را کاهش دهد.

An approach or method that is excessively complicated for the task at hand, which may reduce effectiveness.

example
معنی(example):

رویکرد بیش از حد او به پروژه باعث تأخیر شد.

مثال:

His overbandy approach to the project caused delays.

معنی(example):

یک استراتژی بیش از حد ممکن است کارهای ساده را پیچیده کند.

مثال:

An overbandy strategy can complicate simple tasks.

معنی فارسی کلمه overbandy

:

استفاده از روش‌های بیش از حد در انجام کارها که ممکن است کارایی را کاهش دهد.