معنی فارسی overbalm

B1

استفاده از مقدار زیادی کرم یا مرهم برای تسکین که ممکن است باعث چرب شدن پوست شود.

To apply an excessive amount of soothing balm or cream, which could lead to greasiness.

example
معنی(example):

او یک مرهم بیش از حد برای تسکین آفتاب سوختگی‌اش استفاده کرد.

مثال:

She applied an overbalm to soothe her sunburn.

معنی(example):

بیش از حد مرهم می‌تواند پوست را چرب کند.

مثال:

Too much overbalm can make the skin greasy.

معنی فارسی کلمه overbalm

:

استفاده از مقدار زیادی کرم یا مرهم برای تسکین که ممکن است باعث چرب شدن پوست شود.