معنی فارسی overbattle

B1

نبردی که بسیار بزرگ یا فراتر از اندازه معمول است.

A battle that is larger or more significant than usual.

example
معنی(example):

دو طرف برای یک نبرد بزرگ که می‌توانست سرنوشت پادشاهی را تعیین کند آماده شدند.

مثال:

The two sides prepared for an overbattle that could decide the fate of the kingdom.

معنی(example):

استراتژی برای نبرد بزرگ شامل مانورهای پیچیده و بینش‌های عمیق بود.

مثال:

The strategy for the overbattle involved complex maneuvers and deep insights.

معنی فارسی کلمه overbattle

:

نبردی که بسیار بزرگ یا فراتر از اندازه معمول است.