معنی فارسی overbashfully
B1بهطرز بیش از حد و غیرعادی خجالتی.
In an excessively shy manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول ارائهاش بسیار خجالتی صحبت کرد.
مثال:
He spoke overbashfully during his presentation.
معنی(example):
او در حین صحبت کردن بهطور بیش از حد خجالتآور از تماس چشمی پرهیز میکرد.
مثال:
She overbashfully avoided eye contact while speaking.
معنی فارسی کلمه overbashfully
:بهطرز بیش از حد و غیرعادی خجالتی.