معنی فارسی overbashful
B1بیش از حد خجالتی و محتاط در تعاملات اجتماعی.
Excessively shy or reluctant to engage.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت بیش از حد خجالتی او باعث شد که پیدا کردن دوستان برایش سخت باشد.
مثال:
His overbashful nature made it hard for him to make friends.
معنی(example):
من ابتدا رفتار بیش از حد خجالتی او را جذاب یافتم.
مثال:
I found her overbashful demeanor charming at first.
معنی فارسی کلمه overbashful
:بیش از حد خجالتی و محتاط در تعاملات اجتماعی.