معنی فارسی overbit

B1

بیش از حد خرد کردن یا گاز زدن به چیزی، به معنای آسیب رساندن یا به حدی تجزیه کردن که به خصوصیت آن آسیب برسد.

To chew or process something too finely, potentially compromising its quality.

example
معنی(example):

من در هنگام پخت کوکی‌ها تمایل دارم که شکلات را بیش از حد خرد کنم.

مثال:

I tend to overbit the chocolate when baking cookies.

معنی(example):

میوه‌ها را در سالاد بیش از حد خرد نکنید، وگرنه بافتش را از دست می‌دهد.

مثال:

Don't overbit the fruit in the salad or it will lose its texture.

معنی فارسی کلمه overbit

:

بیش از حد خرد کردن یا گاز زدن به چیزی، به معنای آسیب رساندن یا به حدی تجزیه کردن که به خصوصیت آن آسیب برسد.