معنی فارسی overbitterly
B1به طور بیش از حد تلخ، به معنای بیان احساسات یا نظرات به طرز بسیار منفی و تلخ.
In an excessively bitter manner; expressing sharp criticism or disappointment.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شدت تلخ درباره تجربیاتش در محل کار صحبت کرد.
مثال:
She spoke overbitterly about her experiences at the job.
معنی(example):
او به شدت فیلم را نقد کرد و فقط به عیبهای آن توجه کرد.
مثال:
He overbitterly criticized the film, focusing only on its flaws.
معنی فارسی کلمه overbitterly
:به طور بیش از حد تلخ، به معنای بیان احساسات یا نظرات به طرز بسیار منفی و تلخ.