معنی فارسی overblanch
B1سفید کردن بیش از حد، فرآیند پختن مواد غذایی تا حدی که ویژگیهای رنگ و مزه آنها از بین برود.
The act of excessively blanching food, leading to a loss of color and flavor.
- VERB
example
معنی(example):
باید از سفید کردن بیش از حد سبزیجات پرهیز کنید تا رنگشان حفظ شود.
مثال:
You should avoid overblanching the vegetables to keep their color.
معنی(example):
سفید کردن بیش از حد میتواند باعث شود که غذا مواد مغذی خود را از دست بدهد.
مثال:
Overblanching can cause the food to lose its nutrients.
معنی فارسی کلمه overblanch
:سفید کردن بیش از حد، فرآیند پختن مواد غذایی تا حدی که ویژگیهای رنگ و مزه آنها از بین برود.