معنی فارسی overblaze
B1بیش از حد شعلهور شدن، حالتی که آتش بیش از حد معمول یا نرمال روشن یا شعلهور میشود.
To blaze excessively or to a degree beyond what is normal.
- VERB
example
معنی(example):
در شب بادی، آتش کمپینگ به نظر میرسید که بیش از حد شعلهور شده است.
مثال:
The campfire seemed to overblaze during the windy night.
معنی(example):
عملیات بیاحتیاط ممکن است باعث شود که آتشبازی به طور غیرمنتظرهای بیش از حد شعلهور شود.
مثال:
Careless actions could cause the fireworks to overblaze unexpectedly.
معنی فارسی کلمه overblaze
:بیش از حد شعلهور شدن، حالتی که آتش بیش از حد معمول یا نرمال روشن یا شعلهور میشود.