معنی فارسی overboldly

B1

به طور بیش از حد جسورانه، به معنی انجام عمل یا بیان نظر با اعتماد به نفس یا جسارت غیرمعمول.

In a manner that is excessively bold or confident, often disregarding risks or consequences.

example
معنی(example):

او در طول جلسه به‌طور بیش از حد جسورانه صحبت کرد.

مثال:

She spoke overboldly during the meeting.

معنی(example):

برخی از افراد تمایل دارند ایده‌های خود را به‌طور بیش از حد جسورانه ارائه دهند.

مثال:

Some people tend to present their ideas overboldly.

معنی فارسی کلمه overboldly

:

به طور بیش از حد جسورانه، به معنی انجام عمل یا بیان نظر با اعتماد به نفس یا جسارت غیرمعمول.