معنی فارسی overboots

B1

چکمه‌هایی که به طور خاص برای محافظت از پا در شرایط آب و هوایی نامناسب پوشیده می‌شوند.

Specialized boots worn over regular footwear for additional protection against cold or wet conditions.

noun
معنی(noun):

A heavy overshoe.

example
معنی(example):

او چکمه‌های برفگیر پوشید تا پایش در برف خشک بماند.

مثال:

She wore overboots to keep her feet dry in the snow.

معنی(example):

چکمه‌های برفگیر برای پیاده‌روی در شرایط مرطوب ضروری هستند.

مثال:

Overboots are essential for hiking in wet conditions.

معنی فارسی کلمه overboots

: معنی overboots به فارسی

چکمه‌هایی که به طور خاص برای محافظت از پا در شرایط آب و هوایی نامناسب پوشیده می‌شوند.