معنی فارسی overbraced
B1حالت یا خصوصیت تقویت بیش از حد یک ساختار برای افزایش ایمنی.
The state or characteristic of being excessively reinforced to enhance safety.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دیوار بیش از حد تقویت شده در برابر بادهای شدید ایمن بود.
مثال:
The overbraced wall was secure against the strong winds.
معنی(example):
او پروژهاش را بیش از حد تقویت کرد تا مطمئن شود چیزی نخواهد افتاد.
مثال:
She overbraced her project to ensure nothing would fall.
معنی فارسی کلمه overbraced
:حالت یا خصوصیت تقویت بیش از حد یک ساختار برای افزایش ایمنی.